بس کنید دیگه . من هم هی می چرخم دور خودم هی می پرسم چه طور می تونن ؟ چه طور می تونن ؟
در مقابل کی می خواین سکوت کنین ؟ در برابر کی می خواین انسانیت به خرج بدین ؟
من که الان نمیام هیچی نمی گم ، هیچی تعریف نمی کنم مال مستی مستمر قل قل خور قام قام کن لای ملحفه / ملافه هاستا وگرنه که می خواستم پاشم از لابلای همون پیچ واپیچا بیام بگم نه دلم می گیره نه هیچ آقا که سنگ گرفته اید دستتان . نترسید جان من این وسط حالا ، طوریتان نمی شود ، خودتان می مانید
تو یاد بگیر مرا . تو بدان مرا . تو بشین نرم نرمک ، کم کمک برهنه ام کن ، آشنایم شو ، آشنایم کن . آسوده ام کن . تو بیا دستم را بگیر ، چروک صدایم را باز کن
من الان سوالی که برام مطرحه اینه که اگه پارازیت انداختن روی شبکه های ماهواره ای برخلاف قوانین بین المللیه ، اصولن مرجع بین المللی ای هم برای برخورد باهاش به وجود اومده یا نه
نه که من نفهمیده باشمش همان وقت ، ولی می بینی مصداق این ” یو کن بی کیسینگ اَن آدر مَن-ز لیپس ، بات آی-م یور مَن ” را حالا ؟ با خودمان
گاهي فكر ميكنم شايد دليلش اين باشد كه من آدم اشتباهي دوست نداشتهام در زندگيام. آدم هزارتا آمده و رفته، اما اين سه-چهارتايي كه نفوذ درد دار كردهاند در من، جايشان انگار بدجوري مال خودشان شده، من دوست ندارم در مقابل اين آدمها مقاومت كنم
آدم مریضی هم پیدا می شود مثل من که خودش برمیدارد مالکیت فرو می کند توی حلق رابطه . نوستالژی پیچشان می کند ، هر تکه اش را برمی دارد می گذارد یک گوشه دنیا هر گوشه دنیا را برمی دارد می چسباند یک جای رابطه که آخرش بشیند وسط زندگی ، پاهایش را جمع کند توی شکم چانه را بگذارد روی زانو ، دور و برش را سیر کند که با دل خوش دنیا را هی خراب کند روی کله خودش . حالا یک وقتی هم هست که خوبی ، تلو تلو خور سرخوش از خواب بیدار شده ای ، بعد یکی هم باید اینجا حواسش باشد که برندارند بی هوا ، بی مقدمه اولین گل یخ سال را بگذارند جلوی رویت ، صورتت را فرو کنی ، بی اختیار خب ، وسطشان ، نفس بکشیشان ، بروی بمیری برای خودت
leave a comment